دیکشنری
داستان آبیدیک
در خطر انداختن
english
1
general
::
jeopardize, jeoperdize
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
در حضور قاضی
در حق
در حق من
در حقیقت
در حوالی
در حکم چیزی بودن
در حیطه کنترل طرفین
در حین
در حین ارتکاب جرم
در حین دفاع از خود
در خاتمه
در خارج
در خاک ایران
در خدمت
در خصوص
در خطر انداختن
در خفا
در خلال
در خواست کتبی
در خود فرورفتگی
در خود گرفتن
در دادگاه نظامی محاکمه شدن
در دست چاپ
در دست داد و ستد
در دست داشتن
در دست رسیدگی
در دست رسیدگی بودن
در دست عامه
در دسترس
در دسترس بودن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید